Saturday, July 25, 2009

محمد صیادی همچنان ممنوع الملاقات است

خبرنامه بوعلی سینا: براساس اخبار دریافتی از دوستان محمد صیادی دانشجوی دربند دانشگاه بوعلی سینا همدان، با وجود انتقال وی به بند، مسئولان زندان الوند به کسانی که خواهان ملاقات با وی بوده اند اعلام داشته که وی ممنوع الملاقات است. محمد صیادی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان همدان و از دانشجویان چپ دانشگاه بوعلی سینا بنا بر حکم دادگاه به دو سال حبس محکوم گردیده است. همچنین دادگاه کاوه رضائی، دانشجوی اخراجی، فعال دانشجویی سابق دانشگاه های همدان و از فعالان حوزه اطلاع رسانی انجمن اسلامی دانشجویان به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب کرج برگزار شد

شاعر عليه توتاليتاريسم

مهدی یزدانی خرم

بيش از يك دهه است كه از مرگ احمد شاملو مي‌گذرد و شايد او در همين 10 سال بيشترين ميزان از مقالات، يادنامه‌ها و كتاب‌هايي را
كه درباره يك هنرمند نوشته مي‌شود به خود اختصاص داده است. وضعيت شاملو با چنين حجم از نوشته‌هايي، يك وضعيت منحصربه‌فرد است كه نشان از تاثير فكري و سياسي او دارد بر مخاطبان مختلفش و پاره‌اي منتقدانش كه زماني ياوه‌ مي‌بافتند كه شاعر بايد از امر سياسي اجتناب كند و دل به كار زندگي و عشق و طبيعت دهد و همين ياوه‌گويان به شاملو و شاعران هم‌سبك دوران او خرده «سياسي كاري» مي‌گرفتند و عمر شعرهايي اينچنيني را كوتاه مي‌دانستند. اما احمد شاملو از اولين كتاب انقلابي خود يعني «هواي تازه» هماره سر سياست داشت و نشانه گرفتن قلب طبقاتي را كه توتاليتاريسم حجاكم قصد داشت با كاستن از ارزش و ويژگي‌هاي فردي‌شان رابطه آنها را با هنر آميخته با امر سياسي قطع كند. اينكه روح حماسي شعر شاملو يا زبان محكم آن تا چه حد در اقبال اين شاعر نقش داشته،‌بحث ديگري است و اصولا صحبت كردن از پاره‌هاي زيبايي‌شناسانه شاملو بدون اشاره به هواي سياسي حاكم بر شعر او كاري است بيهوده. شاملو مثل بسياري از شاعران متعهد و برعكس بسياري از هنرمندان محافظه‌كار، محور شعر خود را بر هم‌آميزي يك روحيه آزاديخواه انقلابي و زباني آهنين قرار داد كه باعث شدند، هنرمند نسبت به اقتدارگرايي و رفتارهاي توتاليتاريستي‌اي كه عامه جامعه ناخواسته تحت انقياد آن بودند واكنش نشان دهد. شعر شاملو، شعر آرزوها و خشم‌هاي توفنده است و ايده‌هاي تعهدي كه او نسبت به آن واكنش نشان داده بود باعث مي‌شد تا با تكيه بر عناصري از فرديت از ياد رفته انسان ايراني گاه قدرتي حاكم را محكوم كند يا به مبارزه بطلبد يا آرزوها و ادعاهايي داشته باشد كه نسبت آن با وضعيت سياسي توتاليتاريستي كاملا قابل لمس است: «ابلها مردا عدوي تو نيستم انكار توام» يا در حالت‌هاي عاشقانه ذهن عاطفي خود را با امر سياسي گره بزند. در بسياري از قطعه‌هاي معروف به «شبانه‌ها» به‌رغم اينكه جو عاشقانه بر كارها حاكم است اما ايده نهايي همان نسبت‌‌هاي سياسي شاعر است كه اصلا شكل زيستي عاشقانه او را حتي در مجردترين حالت تعيين مي‌كند. احمد شاملو از آزادي به عنوان يك آرزوي باستاني شكل تازه‌اي ساخت. رخداد آزادي در شعر او و ذهنش رها شدن قطعه‌هاي فرم‌هاي قديمي شعري تسري‌بخشيده شدن اين مفهوم به‌عنوان يك ايده سياسي معترض و نه سمبوليك بود. اگر شعر دوران او بيشتر از مفهوم آزادي در معناي امري تمثيلي استفاده مي‌كرد، شاملو بنيادهاي اين مفهوم را عوض و دگرگون كرد و از آن به‌عنوان مولفه‌اي كاركرد گرا نسبت به توتاليتاريسم حاكم استفاده كرد. وقتي شاعر با صداي بلند از «آزادي» مي‌گويد و آن را با تكه‌هاي عاشقانه يا چشم‌اندازهاي امپرسيونيستي نوشته‌هايش تركيب مي‌كند، درمي‌يابيم كه رخداد اتفاق افتاده. رخداد در «هواي تازه» اتفاق افتاده و حالا هر آنچه مي‌آيد، ادامه رخداد اول است كه قهرمان خود را مي‌طلبد. شاملو از همان اوايل نسبت خود را با طبقات اجتماعي مقابلش مشخص كرد و اصولا علاقه‌اي نداشت تا مثلا مثل فريدون مشيري شاعر عامه‌خواهي باشد. از سويي ديگر به دليل دغدغه هاي روشن سياسي‌اش و برخورداري از يك زبان باشكوه، اعم آثارش كه پيرامون شكست بود، شكل مرثيه‌هاي ناله‌وار به خود نگرفت. شاملو حتي در مرثيه‌وارترين آثارش نيز آن اسلوب حماسي- سياسي را حفظ كرد و اجازه نداد تا اقتدارگرايي حكومتي كه براي رفتارهاي همگاني، شكل‌هاي عمومي تعيين‌كرده، بتواند در شعر او نفوذ كند. شايد اينكه شاملو را شاعري ناآرام و غيرقابل مصالحه مي‌دانستند به همين نسبت‌هاي مذكور بازگردد، به نوعي خطاب همگاني كه در آن تمثيل‌هاي باستاني و قديمي مانند آزادي و فقر و شكنجه، تبديل به مفاهيمي انقلابي مي‌شوند كه كاملا نسبت را با امر سياسي روشن كرده‌اند و در عين حال تلاش دارند تا به مفاهيمي عيني‌تر تبديل شوند. به همين خاطر است كه شعر احمد شاملو فاقد سانتي‌مانتاليسم سياسي- اجتماعي است و مي‌تواند تبديل به فرمي حماسي شود. حماسه‌اي جديد كه قهرمان‌هاي رستم‌وار ندارد، اما روح زبان و مفاهيم رها شده ازعموميتي كه توتاليتاريسم برايشان مقدر كرده، اين خلأ را نه‌تنها پر مي‌كنند، بلكه شور تازه‌اي به آن مي‌بخشند. احمد شاملو يك رخداد بود و هر آنچه در پي او آمده وابستگان به اين رخداد هستند. يك مفهوم آزادي‌طلبانه كه تحجر و واماندگي را به صليب كشيد و مقابل ديكتاتوري اعلام جنگي زباني و فكري كرد.

Wednesday, July 22, 2009

نيما نحوي در زندان بابل

بنابه گزارشات رسیده نیما نحوی دانشجوی مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل صبح امروز از سلولهای انفرادی زندان اطلاعات ساری به دادگاه انقلاب بابل و سپس به زندان بابل منتقل شد.نیما نحوی دانشجوی مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل صبح امروز از سلولهای انفرادی زندان وزارت اطلاعات ساری در حالی که توسط مامورین وزارت اطلاعات و حراست دانشگاه بابل همراهی می شد همراه با یک زندانی دیگری که احتمال می رود از دستگیر شدگان اعتراضات اخیر باشد با دستبند به بازپرسی دادگاه انقلاب آورده شد. او در بازپرسی دادگاه انقلاب با حضور حراست دانشگاه بابل و بازجوی وزارت اطلاعات به مدت 1 ساعت مورد بازپرسی قرار گرفت. سپس او را به زندان بابل منتقل کردند. آنها قصد دارند که علیه او پرونده سازی نمایند و او را برای محاکمه به دادگاه انقلاب بفرستند و همچنین برای آزادی او تحت عنوان وثیقه و یا کفالت خانواده اش را تحت فشار قرار دهند. در حال حاضر گفته می شود که اکثر دانشجویان نوشیروانی بابل به قید وثیقه و کفالت آزاد شده اند و تنها دانشجوی زندانی باقی مانده نیما نحوی می باشد.لازم به یاد آوری است که نیما نحوی در تاریخ 10 تیرماه هنگامی که از سلف سرویس دانشگاه به سمت خوابگاه دانشگاه می رفت مورد یورش بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت و ربوده شد و به زندان اداره اطلاعات ساری برده شد و تا امروز در سلولهای انفرادی بسر می برد. بازجویان وزارت اطلاعات و حراست دانشگاه بابل که شاخه ای از وزارت اطلاعات در این دانشگاه می باشند از اینکه دانشجوی زندانی اتهامات ساختگی و غیر واقعی آنها را نپذیرفته است سخت خشمگین هستند و دائم از این موضوع شکایت می کنند که او با ما همکاری نمی کند. بازجویان اظهار می داشتند که یکی از اتهامات او اطلاع رسانی در مورد همکلاسیهای دستگیر شده خود می باشد. بازجویان وزارت اطلاعات همچنین خانواده دانشجوی در بند را تهدید می کنند که او را از دانشگاه اخراج خواهند کرد و به او اجازه نخواهند داد که تحصیلاتش را به پایان برساند.از طرفی دیگر خبرگزاری سپاه پاسداران ( فارس) که که از اصول اولیۀ و پرنسیپ های ژورنالیستی بدور می باشد در پخش اخبار کذب بارها از طرف افراد و یا ارکانهای حکومتی به آن اعتراض شده است. این بنگاه دروغ پردازکه در پخش اخبار کذب گوی سبقت را از کوبلز هیتلری ربوده است. در خبری سراسر کذب و مجعول که در روزهای گذشته علیه دانشجویان بابل که از خوابگاه و ازمنازل خود توسط بازجویان وزارت اطلاعات ربوده شده اند و روزها در سلول انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داده شدند اعلام کرد که آنها قصد خرابکاری داشته اند و از این طریق سعی در پرونده سازی علیه آنها دارند.دانشجویان دستگیر شده دانشگاه نوشیروانی بابل که از احترام خاص سایر دانشجویان و اساتید این دانشگاه برخوردار هستند و در اعتراضات موفقیت آمیز خود سرکوبگران را وادار به عقب نشینی کردند و خواسته های دانشجویان را محقق کردند.طبق شیوۀ همیشگی خود برای زهر چشم گرفتند از سایر دانشجویان اقدام به بازداشت این دانشجویان و تحت فشار قرار دادن آنها نمودند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ربودن، انتقال به سلول انفرادی ،تحت شکنجه قرار دادن ،نسبت دادن اتهامات غیر واقعی ، به محاکمه کشاندن و تعیین وثیقه و کفالت برای آنها جهت فشار وارد کردن علیه خانواده های دانشجویان زندانی را محکوم می کند و خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط آنها است. همچنین از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است. منبع خبر: فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

تولد انسان سیاسی پس از 22 خرداد


محمد مالجو
انسان سیاسی­ که از پایان جنگ هشت­ساله بدین سو در درون ایرانیانِ اقتصادزده خفته بود به­ناگاه بیدار شده است. شهروندان ایرانی از پایان جنگ هشت­ساله بدین سو عمدتاً خوشبختی را از رهگذر تعقیب منافع شخصی در چارچوب فعالیت­های اقتصادی جست­و­جو می­کردند. پیشرفت تحصیلی و ارتقای شغلی و دستیابی هر چه بیش­تر به امکانات رفاهی برای خود و خانواده­ی خود در صدر فهرست دغدغه­های بخش عمده­ای از شهروندان ایرانی قرار داشت. نه­این­که در جست­و­جوی منافع همگانی نبودند، بودند. نه­این­که دغدغه­ی اموری چون برابری­خواهی و دموکراسی و عدالت­طلبی و مشارکت­جویی و غیره را نداشتند، داشتند. اما این همه در سبد رفتارهای روزمره­شان از وزن کمتری برخوردار بود و غالباً از مجرای نهاد سیاسی انتخابات دنبال می­شد. کنش سیاسی بخش­های گسترده­ای از شهروندان ایرانی در حوزه­ی سیاست یا به مشارکت در انتخابات برای تحقق دغدغه­های همگانی خویش منحصر می­شد یا به تحریم انتخابات با همین منظور. رأی­دادن یا رأی­ندادن برای بخش­های گسترده­ای از شهروندان ایرانی تقریباً یگانه نوع مشارکت سیاسی بود. سایر انواع مشارکت سیاسیْ بس کم­فروغ بودند. انسان سیاسی­ای که درون شهروندان اقتصادزده خفته بود فقط چهارسال یک­بار بیدار می­شد.
از مهم­ترین وجوه تحولاتی که از 22 خرداد بدین سو رخ داده یکی نیز عبارت است از تلاش گسترده­ی بسیاری از شهروندان فعال ایرانی برای تعریف و تحقق سایر انواع مشارکت سیاسی غیر از رأی­دهی. وقتی اصل نهاد رأی­گیری به موضوع منازعه بدل شد و از حیّز انتفاع افتاد، بسیاری از شهروندان نهایتاً رأی­دهی را به چشم شیوه­ای ناکارا برای مشارکت سیاسی نگریستند و شیوه­های دیگری را برای تأثیرگذاری در حوزه­ی سیاست برگزیدند. تحول بنیادینی که از 22 خرداد بدین سو ناگهان به وقوع پیوسته از یک سو عبارت است از مشروعیت­زدایی از رأی­دهی در حکم پادزهری برای دگرگونی­های بنیادین و از دیگر سو مشروعیت­زایی برای سایر انواع مشارکت سیاسی. این یعنی ظهور انسان سیاسی از بطن شهروندان اقتصادزده­ای که پیشترها خوشبختی را به طور انفرادی در حوزه­ی اقتصاد می­جستند و در حوزه­ی سیاست اما فقط به کم­هزینه­ترین نوع مشارکت سیاسی یعنی رأی­دادن یا رأی­ندادن اکتفا می­کردند. تولد انسان سیاسی باعث خواهد شد حیات ایرانی از مرکز ثقل جدیدی برخوردار شود.

آزادی مازیار یزدان نیا و شوان مریخی

مازیار یزدان نیا فعال چپ و دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران روزچهار شنبه ۲۴تیر به قید وثیقه از زندان بابل آزاد شد
مازیار یزدان نیا پس از تجمع روز سه شنبه ۲۶ خرداد دانشگاه مازندران توسط نیروهای انصار دستگیر شد و پس از تحویل وی به نیروهای اطلاعات یک ماه را در زندان سپری کرده است.شوان مریخی فعال چپ و دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه مازندران که پس از تجمع روز سه شنبه۲۶ خرداد دستگیر شده بود روز پنج شنبه ۲۵ تیر با قرار کفالت آزاد شد
شوان یک ماه را در زندان به سر برد که ۲۴ روز آن را در انفرادی بوده است. وی همینطور در جریان دستگیری گسترده دانشجویان چپ در سال ۸۶ یک ماه در زنذان اطلاعات ساری زندانی بود.در حال حاضر نیما نحوی تنها دانشجوی دربند دانشگاه های مازندران است

Saturday, July 4, 2009

زخمی شدن دانشجوی دانشگاه شریف و کشته شدن مادرش

بنا به اخبار رسیده به خبرنامه، کاوه میر اسداللهی دانشجوی ورودی 83 برق دانشگاه شریف و رتبه 2 رشته MBA در آزمون کارشناسی ارشد، در روز 30 خرداد در مقابل درب منزلشان در منطقه جیحون تهران به ضرب گلوله از ناحیه شکم به شدت مجروح شده است، لیکن در حال حاضر خطر مرگ وی را تهدید میکند. مادر این دانشجو که وقتی میبیند فرزندش تیر خورده، برای بلند کردن وی و نجاتش اقدام میکند که در همین حین با اصامت 2 تیر بر پیکرش، به زمین افتاده و پس از مدتی جان میدهد. بنا به اخبار رسیده این خانواده به شدت تحت از ناحیه نیروهای اطلاعات تحت فشار قرار دارند که در این مورد دست به آگاهی دهی و دادخواهی نزنند.

نیما نحوی بازداشت شد

نیما نحوی فعال چپ گرای دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل توسط نیروهای لباس شخصی (انصار حزب الله) دستگیر شد. هفته ی پیش هم یک دانشجوی دختر دانشگاه مازندران به نام سوگند علیخواه با همدستی یکی از کارکنان حراست این دانشگاه توسط انصار هنگام خارج شدن از دانشگاه دستگیر و به یکی از پایگاه های بسیج در فریدونکنار منتقل و در آنجا سه روز متوالی مورد ضرب و شتم و لگد وشکنجه ی فیزیکی و روحی انصار قرار گرفت. طوری که حتی آثار شکنجه و سر و صورت زخمی و کبود او به وضوح بعد از آزادی گویای واقعیت بود.

انصار حزب الله به طور خودسرانه اقدام به ربایش فعالین دانشجویی می کنند و آنها را تا سر حد مرگ شکنجه می کنند. با توجه به آنچه که به این دختر دانشجو گذشت ما به شدت نگران وضعیت نیما نحوی هستیم!

Friday, July 3, 2009

دانشجویان چپ دربند

لیست دانشجویان چپ که در حال حاظر در بندند:

( ما از این اسامی مطلعیم)

فرهاد حاج میرزایی، فعال حقوق کودک در سنندج که از 22 دی سال 86 در بند است

محمد پور عبدالله، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه تهران که از 24 بهمن 87 در زندان است ودر حال حاضر در زندان قزل حصار به سر می برد

مازیار یزدان نیا دانشجوی دانشگاه مازندران که از 24 خرداد 88 دستگیر شده است

شوان مریخی دانشجوی دانشگاه مازندران که از 24 خرداد 88 دستگیر شده است

امیر محسن محمدی دانشجوی رشته ارتباطات(روزنامه نگاری) دانشگاه آزاد میبد که از روز 25 خرداد 88 در زندان است

بیتا صمیمی زاد دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه پلی تکنیک که از 30 خرداد 88 در زندان اوین به سر می برد

فرناز معیریان دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه علامه که از 30 خرداد 88 در زندان اوین به سر می برد

محمد صیادی دانشجوی مکانیک ماشین آلات کشاورزی دانشگاه بوعلی همدان که از 4 تیر 88 بازداشت است. نامبرده به تازگی در دادگاه تجدید نظر حکم 7 سال و نیم زندان تعزیری اش به دو سال و نیم کاهش یافته و این حکم به عنوان حکم نهایی و قطعی علیه او صادر شده است. محمد صیادی در حال حاضر در زندان الوند همدان به سر می برد

فریدون طاهری دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف که در روز 7 تیر 88 بازداشت شده است

حسام سلامت دانشجوی سه ستاره و محروم از تحصیل در مقطع دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران که از 30 خرداد 88 در بند است

نیما نحوی، دانشجوی دانشگاه مازندران که از 10 تیر 88 در بازداشت به سر میبرد

Thursday, July 2, 2009

لغو نشست اعتراضی انجمن صنفی روزنامه نگاران

درالسادات مفيدی، دبير انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در گفتگويی با راديو فردا اعلام کرد که نشست اعتراضی اين انجمن به بازداشت روزنامه نگاران، که قرار بود روز پنجشنبه برگزار شود، لغو شده است.

خانم مفيدی به راديو فردا گفت که انجمن می خواست نشستی اعتراضی در مورد افزایش سانسور، حضور ماموران امنيتی در چاپخانه ها، دستگيری گسترده روزنامه نگارن برگزار کند.

وی در مورد دليل لغو اين نشست گفت:« يکی از دستگاه های امنيتی ايران با انجمن تماس گرفته است و به دلايل امنيتی اين نشست لغو شده است.»

خانم مفيدی گفت: « انجمن نمی خواسته با برگزاری اين نشست موجب دستگيری روزنامه نگارانی شود که در آن شرکت می کنند.»

انجمن صنفی روزنامه نگاران نیز در بيانيه‌ای که در وبسايت اين انجمن منتشر شده گفته است اگر چه برگزاری اين نشست را حق قانونی خود می‌داند، اما به دليل حفظ امنيت روزنامه نگاران در شرايط کنونی، اين نشست را لغو می‌کند.

انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران از دستگاه قضايی - به ويژه دادستانی عمومی و انقلاب تهران – خواسته است تا «هر چه سريع‌تر در رفتارهای خود نسبت به اصحاب مطبوعات و اهالی قلم تجديد نظر کنند.»

خانم مفيدی گفت: « ماموران امنيتی بدون هيچ حکم قانونی در چاپخانه ها حضور دارند و تا می توانند موجب سانسور می شوند ودر برخی از مواقع از انتشار روزنامه جلوگيری می کنند.»

وی افزود صدای عدالت نيز مانند روزنامه اعتماد ملی روز چهارشنبه منتتشر نشده است. در همین حال طبق گزارش های رسیده به رادیو فردا ، روزنامه حیات نو نیز روز چهارشنبه منتشر نشده است.

گزارشگران بدون مرز نیز پیشتر اعلام کرده بود که ايران بزرگترين زندان برای روزنامه‌نگاران در جهان به شمار می‌آيد.

محمد مصطفايی با قرار وثيقه از زندان آزاد شد


محمد مصطفايی، حقوقدان و وكيل دادگستری پس از شش روز بازداشت امروز چهارشنبه، 10 تيرماه 1385 با قرار وثيقه صد ميليون تومانی از زندان آزاد شد.

مصطفايی يك هفته پس از انتخابات دوره دهم انتخابات رياست جمهوری توسط نيروهای امنيتی در منزل خود بازداشت و به بند 209 زندان اوين منتقل شد.

وي اتهامات وارد شده به خود را اقدام عليه امنيت كشور و تبليغ عليه نظام عنوان كرد. مصطفايی ظرف سال‌های گذشته وكالت قريب به اتفاق نوجوانان محكوم به اعدام در ايران را بر عهده داشته است. وي بارها با نگارش نامه به مجلس شورای اسلامی و آيت‌الله شاهرودی رياست قوه قضاييه خواستار لغو صدور و اجرای احكام اعدام برای افراد زير 18 سال در ايران شده بود.

كميته گزارشگران حقوق بشر